چه ارتباطی بین ویتامین ها و آلزایمر وجود دارد؟
به گزارش بریونی، ویتامین ها و مواد معدنی مختلف ارتباط زیادی با جلوگیری از بیماری آلزایمر دارند.
به گزارش بریونی به نقل از ایسنا، آلزایمر، یک اختلال «نورودژنراتیو» پیشرونده است که عموما افراد مسن را تحت تاثیر قرار می دهد و منجر به از دست دادن حافظه، کاهش شناختی و اختلالات رفتاری می شود.
با افزایش شیوع آلزایمر در سراسر دنیا، محققان درحال بررسی عوامل مختلفی هستند که امکان دارد بر شروع و پیشرفت آن تأثیرگذار باشد. در بین این عوامل، تغذیه بخصوص مصرف ویتامین ها و مواد معدنی خاص، مورد توجه قرار گرفته است؛ چون که می تواند نقش مهمی در سلامت مغز و تأثیرگذاری بر توسعه و مدیریت آلزایمر داشته باشد.
اهمیت تغذیه در سلامت مغز
مغز یکی از فعال ترین اعضای بدن از نظر متابولیکی است و نیازمند تأمین مداوم موادمغذی برای حفظ عملکردهای خود همچون انتقال دهنده های عصبی، ترمیم سلولی و دفاع در مقابل استرس اکسیداتیو است. رژیم های غذایی غنی از میوه ها، سبزیجات، غلات کامل و چربی های سالم، مانند رژیم های مدیترانه ای و DASH، با عملکرد بهتر شناختی و کاهش نرخ زوال شناختی مرتبط بوده اند.
این رژیم ها، طیف وسیعی از مواد مغذی ضروری همچون ویتامین ها و مواد معدنی را فراهم می کنند که برای حفظ سلامت مغز حیاتی هستند. سوءتغذیه یا شرایطی که متابولیسم مواد مغذی را مختل می کند، مانند چاقی و دیابت نوع ۲، بعنوان عوامل خطر قابل توجهی برای آلزایمر شناخته شده اند. این شرایط می تواند منجر به کمبود ویتامین ها و مواد معدنی کلیدی شود که امکان دارد فرآیندهای پاتولوژیکی را که به آلزایمر کمک می کنند، مانند استرس اکسیداتیو، التهاب و تجمع پروتئین های سمی مانند آمیلوئید بتا (Aβ) و تاو هایپر فسفریله، را تشدید کنند.
نقش ویتامین ها در بیماری آلزایمر
ویتامین A یک ویتامین محلول در چربی است که برای عملکردهای مختلف بدن، همچون بینایی، پاسخ ایمنی و ارتباط سلولی ضروری می باشد. در زمینه سلامت مغز، ویتامین A نقش مهمی در تنظیم تولید Aβ دارد، «پپتیدی» که در مغز افراد دچار آلزایمر تجمع می یابد و پلاک ها را تشکیل می دهد. تحقیقات نشان داده اند که کمبود ویتامین A می تواند منجر به افزایش تولید Aβ و فسفریلاسیون پروتئین «تاو» شود که هر دو از خصوصیت های پاتولوژیک کلیدی آلزایمر هستند. مطالعات حیوانی نشان داده است که مکمل ویتامین A یا مشتقات آن مانند اسید رتینوئیک می تواند این اثرات را کاهش داده و احتمالا پیشرفت آلزایمر را کند کند. علاوه بر این، خواص آنتی اکسیدانی ویتامین A به حفاظت از نورون ها در مقابل صدمه اکسیداتیو کمک می نماید که بیشتر نقش آن در نوروفیزیولوژی را تأیید می کند.
ویتامین C، که بعنوان اسید اسکوربیک هم شناخته می شود، یک آنتی اکسیدان محلول در آب است که نقش حیاتی در حفاظت از سلول ها در مقابل استرس اکسیداتیو، که یک عامل اصلی در نورودژنراسیون در آلزایمر است، ایفا می کند. ویتامین C در چندین عملکرد مغزی، همچون سنتز انتقال دهنده های عصبی، تشکیل کلاژن و دفاع ایمنی دخیل است. مطالعات نشان داده اند که سطوح بالاتر ویتامین C در مغز و مایع مغزی نخاعی با کاهش صدمه اکسیداتیو و کاهش خطر زوال شناختی مرتبط می باشد. برخی تحقیقات هم نشان می دهند که ویتامین C امکان دارد تولید Aβ و فسفریلاسیون تاو و به دنبال آن احتمالا توسعه آلزایمر را کم کند. با این وجود، در حالیکه خواص آنتی اکسیدانی ویتامین C به خوبی مستند شده است، شواهد در مورد تاثیر مستقیم آن بر جلوگیری از آلزایمر همچنان متناقض است، با برخی مطالعات ارتباط ضعیفی را نشان می دهند.
ویتامین D یک ویتامین محلول در چربی است که برای هموستاز کلسیم، عملکرد ایمنی و نوروفیزیولوژی ضروری می باشد. این ویتامین در پوست در پاسخ به تابش نور خورشید سنتز می شود و همینطور میتوان آنرا از منابع غذایی یا مکمل ها به دست آورد. سطوح پایین ویتامین D با افزایش ریسک اختلالات شناختی و آلزایمر مرتبط بوده است. این ارتباط به علت نقش ویتامین D در تنظیم سطح کلسیم در مغز، کاهش التهاب و بهبود پاکسازی Aβ در نظر گرفته می شود. برخی مطالعات نشان داده اند که مکمل ویتامین D می تواند تجمع Aβ را کاهش داده و عملکرد شناختی را بهبود بخشد، بخصوص در اشخاصی که سطوح پایه ویتامین D آنها پایین است. با این وجود، مطالعات دیگری نتوانسته اند ارتباط معناداری پیدا کنند و این نشان داده است که تحقیقات بیشتری برای روشن کردن رابطه بین ویتامین D و آلزایمر مورد نیاز است.
ویتامین E یک گروه از ترکیبات محلول در چربی با خواص آنتی اکسیدانی قوی است. این ویتامین نقش حیاتی در حفاظت از غشای سلولی در مقابل صدمه اکسیداتیو ایفا می کند و به صورت گسترده ای برای پتانسیل خود در تأخیر زوال شناختی در آلزایمر مورد مطالعه قرار گرفته است. سطوح بالاتر ویتامین E در خون با کاهش خطر مبتلا شدن به آلزایمر مرتبط بوده است. بعضی از کارآزمایی های بالینی نشان داده اند که مکمل ویتامین E می تواند پیشرفت زوال شناختی را در افراد دچار آلزایمر خفیف تا متوسط، بخصوص در مراحل اولیه بیماری، کند کند. با این وجود، نتایج متناقض بوده اند و بایستی توجه داشت که دوزهای بالای ویتامین E با افزایش ریسک عوارض جانبی، مانند خونریزی، همراه بوده است که احتیاج به توجه دقیق به دوز را نشان داده است.
ویتامین های گروه B، همچون تیامین (B۱)، نیاسین (B۳)، پیریدوکسین (B۶) و کوبالامین (B۱۲)، ویتامین های محلول در آب هستند که نقش های ضروری در متابولیسم انرژی، ترمیم DNA و سنتز انتقال دهنده های عصبی ایفا می کنند. کمبود ویتامین های گروه B با زوال شناختی و افزایش ریسک مبتلا شدن به آلزایمر مرتبط بوده است. بعنوان مثال، سطوح پایین ویتامین B۱۲ و فولیک اسید (B۹) با سطوح بالای هموسیستئین مرتبط می باشد، که یک عامل خطر شناخته شده برای آلزایمر است. هموسیستئین بالا می تواند منجر به صدمه عروقی و افزایش تولید Aβ شود. برخی مطالعات نشان داده اند که مکمل ویتامین های گروه B، بخصوص فولیک اسید، B۶ و B۱۲، می تواند سطوح هموسیستئین را کاهش داده و عملکرد شناختی را در افراد مسن بهبود بخشد. با این وجود، شواهد کاملا یکسان نیستند و تحقیقات بیشتری برای تعیین استفاده بهینه از ویتامین های گروه B در پیشگیری و درمان آلزایمر مورد نیاز است.
نقش مواد معدنی در بیماری آلزایمر
روی یک عنصر کمیاب ضروریست که در فرآیندهای بیولوژیکی گوناگونی همچون عملکرد ایمنی، سنتز DNA و انتقال سیگنال های عصبی نقش دارد. روی نقش پیچیده ای در آلزایمر دارد، چونکه کمبود و یا مقادیر زیاد آن می تواند تاثیر منفی بر عملکرد مغز داشته باشد. روی برای عملکرد صحیح چندین آنزیم در دفاع آنتی اکسیدانی مغز ضروری است. سطوح پایین روی با زوال شناختی و افزایش حساسیت به استرس اکسیداتیو مرتبط می باشد. از طرفی، روی بیش از اندازه، می تواند تجمع Aβ را افزایش دهد و به تشکیل پلاک های آمیلوئیدی در مغز کمک نماید. حفظ سطوح متعادل روی از راه رژیم غذایی یا مکمل، امکان دارد به کاهش خطر آلزایمر کمک نماید، اما مکانیسم های دقیق و سطوح بهینه نیازمند تحقیقات بیشتر است.
آهن یکی دیگر از عناصر کمیاب ضروریست که برای حمل و نقل اکسیژن، متابولیسم انرژی و سنتز انتقال دهنده های عصبی حیاتی می باشد. با این وجود، همانند روی، آهن هم در آلزایمر نقش دوگانه ای دارد، چونکه کمبود و یا مقادیر بالای آن، می تواند مضر باشد. در حالیکه آهن برای عملکرد طبیعی مغز ضروری می باشد، مقادیر بیش از اندازه آن می تواند منجر به تولید رادیکال های آزاد شود و به استرس اکسیداتیو و نورودژنراسیون کمک نماید. مطالعات نشان داده اند که تجمع آهن در مغز با افزایش رسوب Aβ، هایپرفسفریلاسیون تاو و زوال شناختی مرتبط می باشد. مدیریت سطوح آهن از راه رژیم غذایی یا درمان کیلاسیون (که شامل استفاده از عوامل متصل شونده به آهن اضافی و حذف آن است)، می تواند یک استراتژی بالقوه برای پیشگیری یا کند کردن پیشرفت آلزایمر باشد.
مس در واکنش های آنزیمی گوناگونی همچون دفاع آنتی اکسیدانی و سنتز انتقال دهنده های عصبی دخیل است. مانند آهن، عدم تعادل مس می تواند منجر به استرس اکسیداتیو شده و به پاتوژنز آلزایمر کمک نماید. تحقیقات نشان داده اند که اختلال در هومئوستاز مس، چه به علت کمبود و یا بیش بود آن، می تواند منجر به افزایش تولید و تجمع Aβ شود. سطوح بالای مس در مغز با زوال شناختی و افزایش ریسک پاتولوژی آلزایمر مرتبط بوده است. بنابراین، حفظ تعادل مناسب مس از راه رژیم غذایی یا مکمل، امکان دارد در مدیریت خطر آلزایمر مهم باشد.
بنابر اعلام دفتر بهبود تغذیه و جامعه وزارت بهداشت، منیزیم یک ماده معدنی حیاتی می باشد که در بیشتر از ۳۰۰ واکنش بیوشیمیایی در بدن همچون موارد در رابطه با عملکرد عصبی، تولید انرژی و ترمیم DNA نقش دارد. سطوح پایین منیزیم با افزایش ریسک آلزایمر مرتبط بوده است، چونکه کمبود منیزیم می تواند منجر به افزایش استرس اکسیداتیو، التهاب و تولید Aβ شود. برخی مطالعات پیشنهاد می کنند که مکمل منیزیم امکان دارد خطر زوال شناختی و آلزایمر را با پشتیبانی از عملکرد عصبی سالم و کاهش صدمه اکسیداتیو، کم کند. با این وجود، شواهد هنوز درحال تکامل است و تحقیقات بیشتری برای تأیید مزایای منیزیم در پیشگیری و درمان آلزایمر مورد نیاز است.
سلنیوم یک عنصر کمیاب ضروریست که بخشی از چندین آنزیم آنتی اکسیدانی مانند گلوتاتیون پراکسیداز را تشکیل می دهد که از سلول ها در مقابل صدمه اکسیداتیو محافظت می کنند. کمبود سلنیوم با افزایش استرس اکسیداتیو و نورودژنراسیون مرتبط بوده است که هر دو از عوامل کلیدی در آلزایمر هستند. برخی مطالعات نشان می دهند که مکمل سلنیوم امکان دارد خطر آلزایمر را با تقویت دفاع آنتی اکسیدانی مغز و بهبود عملکرد شناختی کم کند. با این وجود، مانند سایر ریزمغذی ها، شواهد قطعی نیستند و تحقیقات بیشتری برای تعیین سطوح بهینه سلنیوم برای سلامت مغز مورد نیاز است.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب